و جاهدوا فی الله حق جهاده

سیب سرخی سر نیزه است دعا کن من هم ، این چنین کال نمانم ...به شهادت برسم

و جاهدوا فی الله حق جهاده

سیب سرخی سر نیزه است دعا کن من هم ، این چنین کال نمانم ...به شهادت برسم

دیروز از هر چه بود گذشتیم ؛ امروز از هر چه بودیم.
آنجا پشت خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز.
دیروز دنبال گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود.
جبهه بوی ایمان می داد و اینجا ایمانمان بو می دهد.
الهی نصیرمان باش تا بصیر گردیم.بصیرمان کن تا از مسیر بر نگردیم و آزادمان کن تا اسیر نگردیم

**پیشاپیش عذر می خوام،،،به علت مشغله ی فراوان نمی توانم دنبال کننده ی خوبی باشم**

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
  • ۸ آذر ۹۸، ۱۱:۲۲ - 00:00 :.
    :(

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای گمنام» ثبت شده است

مداحی که لب تشنه و بی سر به شهادت رسید

او ذوب در شهادت بود، قبرش را با دست خود در کتابخانه مسجد المهدی (ع) قبل از انقلاب کنده بود، قبری که درست به اندازه تن بی سرش بود. می گفت: «من شرم دارم که در محضر آقایم اباعبدالله (ع) سر داشته باشم».

«شهید حاج شیر علی سلطانی» در سال ۱۳۲۷هجری شمسی در محله کوشک قوامی شیراز به دنیا آمد. تحصیلات خود را از مکتب خانه شروع کرد و به دلیل علاقه بسیاری که به معارف اسلامی داشت در یکی از مدارس حوزه علمیه به تحصیل علوم دینی پرداخت. بعد از پیروزی انقلاب به سپاه پاسداران پیوست.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ تیر ۹۴ ، ۰۴:۵۱
سیب سرخ

نام مـــــن سرباز کوی عتـــــرت است

 دوره آموزشـــــی ام هیئت اســــــت

 پــادگــانم چـــادری شــد وصــــله دار

 سر درش عکــــس علی با ذوالفقــار

 ارتـــــش حیــــــــدر محـــــــل خدمتم

بهـــــر جانبـــــــازی پی هر فرصتــــــم

 نقش سردوشی من یا فاطمه است

قمقمـــــه ام پر ز آب علقمـــــــه است

رنــگ پیراهــن نه رنــگ خاکــی است

زینب آن را دوختـه پس مشکی است

اســم رمز حمله ام یاس علــــــیست

افســــر مافوق من سید علـــــــیست

 

جهت مشاهده عکس در ابعاد بزرگ تر اینجا کلیک کنید

 

 

 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۲:۲۷
سیب سرخ

بالاخره دیروز شهدای گمنام طی یک مراسم با شکوه دفن شدند ...

یک بار دیگر مردم ما قدرشناسی خود را به نمایش گذاشتند. . حضور و عملکرد مسئولین واقعا خاطره انگیز بود . چیزی برای گفتن ندارم جز اینکه از شهدا شرمنده بودیم ، شرمنده تر شدیم.

توفیق داشتم تقریبا یک شبانه روز در آمبولانس حامل یکی از شهدا باشم . اقصی نقاط شهرستان را همراه شهید بودم . زنده بودن شهید شدیدا ملموس بود . هرجا می رفت باهاش ‌بودم . قدم به قدم .

همراهی با یک شهید فوق العاده بود . تا الآن چنین همراهی را با هیچ کسی نداشتم .  اگه توفیق شد در آینده خاطرات همراهی با این شهید رو رو وبلاگ میذارم.

از همه ی مسئولین و دست اندر کاران تشکر می کنم . واقعا کار سنگین و باشکوهی بود . به زودی عکس هایی  که گرفتم رو در وبلاگ قرار می دم ...



۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۸:۵۰
سیب سرخ

c2644769bf00ecbb0f54e820f051f5a5-300.jpg 

در آغـــوش گرفتـــه انـــد و مے آینـــد

 آرام و آهستـــه ، صـــداے استخـــوان هـــا درد را بیشتـــر میکنـــد

بغـــض هـــا سنگیـــن میشونـــد

 آنقـــدر ایـــن حجـــم کوچـــک سنگیـــن میشـــود

کـــه قافلـــه را بـــه زانـــو مے انـــدازد

هنـــوز کــه هنـــوز اســـت در مقابـــل استخـــوان هـــاے بے ســـر شمـــا لال مانـــده ام.

 و در زنجیـــر بے پـــلاک

چقـــدر(گمنـــامے)خودتـــان را بـــه رخمـــان میکشیـــد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۴ ، ۰۱:۵۷
سیب سرخ