دستخطی نورانی از یک عالم ربانی ،آیت الله بهجت (رحمه الله علیه) در نامه ای مرقوم فرمودند:
گفتــــم کـــه الف گفت دگــــر گفتم هیــــچ
در خانه اگر کس است یک حرف بس است
بارها گفته ام و بار دگر می گویم کسی که بداند هر که خدا را یاد کند
خدا همنشین اوست احتیاج به هیچ وعظی ندارد
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
چند روز پیش خاطره ای از دوران درخشان و پر شکوه هشت سال دفاع مقدس می خوندم که خیلی من رو متأثر کرد . از خدا خواستم ذره ای از اون ایثار و حماسه ها رو در من قرار بده . با ذکر یه صلوات ، توجه شما رو به اون خاطره جلب می کنم :
مانده بودیم وسط میدان مین.
همه مجروح بودند و خسته . یه رزمنده ی زخمی چند متر آن طرف تر از من افتاده بود . دست و پایش را روی زمین می کشید. انگار دردش شدیدشده بود. باآرنج خودش را کشید جلوتر . کم کم از من دور می شد ...
فکر کردم می خواهد از میدان مین خارج شود.گفتم:«بااین همه درد چرا اینقدر به خودت فشار می آوری؟»
گفت:«چندتامجروح دیگر آنطرف هستند.من هم چند دقیقه بیشتر زنده نیستم.می خواهم قمقمه ی آبم را برسانم به دست آن ها »
بشنو از نی چون حکایت می کند...
الله اکبر ... الله اکبر ... هیچ چیز نمیتونم بگم . زبانم قاصره از این عشق و این شور و شعور .فقط خودتون ببینید و قضاوت کنید.
شهید مهدی صابری، فرمانده گروهان علی اکبر(علیه السلام)، تیپ فاطمیون، متشکل از شیعیان افغانستان که عملکرد قابل توجهی در صیانت از مقدسات اسلامی در سوریه دارند هفته گذشته در دفاع از حریم آل‌الله در خاک سوریه به درجه رفیع شهادت نائل آمد.
پیکر مطهر این شهید و سه تن دیگر از شهدای تیپ فاطمیون روز جمعه ۱۵ اسفند همزمان با ایام شهادت حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) با حضور گسترده مردم شهیدپرور شهر مقدس قم از مسجد امام حسن عسکری(علیه السلام) به طرف آستان مقدس حضرت معصومه(سلام الله علیها) تشییع و در قطعه شهدای مدافعان حرم بهشت معصومه(سلام الله علیها) به خاک سپرده شد.
از این شهید والامقام یک فایل صوتی منتشر شده که از آخرین لحظات وی قبل از شهادت و در چند ده متری تروریست‌های تکفیری حکایت داد .
تصویر این شهید والا مقام...
علیرضا منصوریان در نشست خبری دیدار تیمش مقابل استقلال اظهار داشت: هفته شهدا را گرامی می‌داریم چرا که اگر شهدا نبودند شاید ما الان نمی‌توانستیم فارسی صحبت کنیم و باید عربی صحبت می‌کردیم....
چی بگم ، نمی دونم ، هر چند تقدیر آقای منصوریان از مقام شامخ شهدا و دفاع مقدس آن هم در اوضاع کنونی که کشور آماج حملات ضد فرهنگی است آن هم از زبان یک سرمربی فوتبال ، امری پسندیده و قابل تقدیر است ، اما به نظر من تحلیل آقای منصوریان از شهدا و نقششون در وضع فعلی کشور بسیار ناپخته است و اصلا با فرهنگ جهاد ، روحیه ی رزمندگان و شهدای هشت سال دفاع مقدس تناسب ندارد . تلخی این تقدیر به شرینی آن می چربید...
یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَی الْمُؤْمِنینَ أَعِزَّةٍ عَلَی الْکافِرینَ یُجاهِدُونَ فی سَبیلِ اللَّهِ وَ لا یَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِکَ فَضْلُ اللَّهِ یُؤْتیهِ مَنْ یَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلیمٌ
در مجاهدت های صدر اسلام نبودیم ، لیاقت حضور در آسمانی های دهه ی 60 هجری را هم نداشتیم ، ماند ماند ماند ماند ، در انقلاب نبودیم . دروازه ی عروج دفاع مقدس را هم از دست دادیم . الآن هم دل شیدایی ما جز دیدن صحنه ی مجاهدت و دلاوری برادرانمان در اقصی نقاط جهان وصبر و دعا کاری نمی تواند بکند . درست است که جنگ ما با استکبار شیطان صفت ادامه دارد اما خدایا ! صبرمان ده... سخت است که فقط می بینیم.
آستین ها را بالا زده اند ، دستاشون رو محکم به هم دادند ، دندوناشون رو تیز کردند ، دار و ندارشون رو برداشتند گذاشتن روی میز تا اسلام و انقلاب رو بزنن زمین و ما ...
و ما مشغول کسب معارف معنوی و اخلاقی و تثبیت موقعیت و فکر کردن و به اغنا رسیدن تو مسائل .
خود خدا بی واسطه اومده تو میدون و به داد دینش داره می رسه... می دونه از ماها چیزی بر نمیاد. ادعامون فقط گوش دنیا را کر کرده...
اللهم اجعل عاقبة امرنا خیرا
ای حیات ! با تو وداع می کنم ، با همة مظاهر و جبروتت .
ای پاهای من ! می دانم که فداکارید ، و به فرمان من مشتاقانه به سوی شهادت صاعقه وار به حرکت در می آیید ؛ اما من آرزویی بزرگتر دارم . به قدرت آهنینم محکم باشید. این پیکر کوچک ؛ ولی سنگین از آرزوها و نقشه ها و امیدها و مسئولیتها را به سرعت مطلوب به هر نقطه دلخواه برسانید . دراین لحظات آخر عمر ، آبروی مرا حفظ کنید . شما سالهای دراز به من خدمت ها کرده اید . از شما آرزو می کنم که این آخرین لحظه را به بهترین وجه ، ادا کنید.
ای دست های من ! قوی و دقیق باشید .
ای چشمان من ! تیزبین باشید .
ای قلب من ! این لحظات آخرین را تحمل کن.
به شما قول می دهم که پس از چند لحظه همة شما در استراحتی عمیق و ابدی آرامش خود را برای همیشه بیابید . من چند لحظة بعد به شما آرامش می دهم ؛ آرامشی ابدی . چه ، این لحظات حساس وداع با زندگی و عالم ، لحظات لقای پروردگار و لحظات رقص من در برابر مرگ باید زیبا باشد
یابن الحسن!!!
کاش نامت باران بود تا برای آمدنت دعا می کردیم...
اللهم عجل لولیک الفرج
اون که پونصد تومنیش بود ، این شد . حالا این 5 هزار تومانیشه ، چی می خواد بشه خدا می دونه...
مادر که نباشد خانواده از هم می پاشد...علی در نجف ،جسن در مدینه ،حسین در کربلا ، زینب در کوفه...
ایام شهادت ام الائمه بر همگان تسلیت باد.
............................................................
امروز یه دوست جدید به دوستام اضافه شده . ایشالا که این دوستی سرآغاز تحولات عمیقی تو برنامه هام باشه.
